بزرگترین تفاوت بین افراد متوسط و عالی چیست؟ آیا عامل به خصوصی وجود دارد که افراد عادی را از افراد شگفت انگیز جدا می کند؟ بلی. من می خواهم امروز در این بلاگ یکی از مهم ترینِ این عوامل را بررسی کنم.
این عامل آن قدر نادیده گرفته شده که شبیه یک راز مدفون شده است.
عاملی که فاصله زیادی بین افراد موفق و معمولی ایجاد کرده است. این عامل به این سوال حیاتی پاسخ می دهد که :
چرا برخی از افراد با این که تلاش می کنند موفق نمی شوند؟ چرا برخی افراد به آن اندازه که زحمت می کشند نتیجه کسب نمی کنند؟

بزرگترین تفاوت بین افراد متوسط و عالی چیست؟ آیا عامل به خصوصی وجود دارد که افراد عادی را از افراد شگفت انگیز جدا می کند؟ بلی. من می خواهم امروز در این بلاگ یکی از مهم ترینِ این عوامل را بررسی کنم.

این عامل آن قدر نادیده گرفته شده که شبیه یک راز مدفون شده است. عاملی که فاصله زیادی بین افراد موفق و معمولی ایجاد کرده است. این عامل به این سوال حیاتی پاسخ می دهد که چرا برخی از افراد با این که تلاش می کنند موفق نمی شوند؟ چرا برخی افراد به آن اندازه که زحمت می کشند نتیجه کسب نمی کنند؟
اگر به جای این که برای بردن بجنگید، برای نباختن بجنگید، حتی اگر به اندازه تمام دنیا تلاش کنید، به آن چه که می خواهید نمی رسید! پس اگر تو نیز احساس می کنی به اندازه ای که باید و شاید نتیجه نمی گیری، بهره این بلاگ رو تا آخرین کلمه مطالعه کنی.

در این بلاگ چطوری زندگیت تغییر می کنه ؟

در این بلاگ من می خواهم مسیری رو پیش پایِ تو قرار بدم تا بتونی ظرف مدتی کوتاه زندگی خودتو تغییر بدی. برای این که در مدتی بسیار کوتاه بتونی تغییراتی اساسی تو زندگی خودت پدید بیاری به دو چیز نیاز داری: یکی این که متعهد بشی که برای بردن بجنگی، نه برای باختن، و دوم این به یک سیستم ثابت شده نیاز داری. من امروز بهت کمک می کنم که یاد بگیری دیگه برای نباختن مبارزه نکنی و برای بردن بجنگی. هم چنین در انتهای این بلاگ به تو دسترسی 100% رایگان به سیستم ثابت شده خودم رو می دم.

آیا بازی می کنی که ببری ... یا نبازی؟

اگر عادت دارید کاری را که شروع کرده اید به پایان نرسانید، ممکن است نتیجه نگرفتن خود را به بی نظمی یا عدم تمرکز نسبت دهید. در مورد بعضی از افراد، این امر می تواند نشانه ی الگوی نهفته ی روانیِ بازی کردن برای نباختن باشد.

تحقیقات گروهِ کاراستارتر اپیدمی نشان می دهد که در حالیکه بیشتر مردم با هدفِ بردن با معضل هایی دست به گریبان هستند، دیگران با هدف اجتناب از باختن، زندگی می کنند. این افراد در جایی از زندگی، تصمیم گرفته اند که توانایی بُرد را ندارند و انتظارات خود را تا حدی پایین آورده اند که به سختی صرفاً بازنده نباشند.

زمینه ی این الگو معمولا در گرو کودکی فرد است. به عنوان مثال، اگر پدری بیش از حد از نقاشی دختر جوان خود تعریف کند، وی در قدم بعدی ممکن است روی دیوار نقاشی کند، بدون اینکه متوجه باشد که دیوار مکان مناسبی برای بیان هنر نیست. بعد از تکرار این اتفاق و به دردسر افتادن، او ممکن است نتیجه گیری کند که نمی تواند پیروز باشد. از آنجایی که طعمِ باختن را دوست ندارد، به طور ناخودآگاه استراتژی تلاش برای نباختن در آینده را در پیش می گیرد.

به اتمام نرساندن کاری که آغاز کرده اید یکی از عادت های فراوانی است که زمانی که صرفا برای نباختن بازی انجام می دهید، برای شما بسیار رخ می دهد. دلیل اینکه این روش تاکنون برای شما در گذشته جوابگو بوده، این است که اگر کاری ناتمام باشد، نمی تواند به عنوان چیزی که به اندازه ی کافی خوب نیست مورد قضاوت قرار گیرد. شما صرفا در مورد آن می توانید بگویید که "تمام نشده است".

راه های دیگری که "برای نباختن بازی می کنیم" شامل موارد زیر است:

- در نقش قاضی بودن: هنگام قاضی بودن، شما هرگز نیازی به مشارکت ندارید. به عنوان مثال، با بیان اینکه چقدر دیگران نادرست می رقصند، از رقصیدن شانه خالی می کنید، امری که می توانست منجر به باخت شما شود.

- کامل بودن: با این رویه، سعی می کنید با هرچه کامل تر به انجام رساندن هر امر، از شکست بپرهیزید. یا حداقل نشان دهید در ظاهر "کامل" هستید. در این حالت شما در واقع هیچگاه راحت نیستید و نقاب خود را کنار نمی گذارید. در عوض هر کاری را بیش از مقداری که نیاز است انجام می دهید.

- تبدیل به "مشکل" شدن: اگر نقشی را که می دانید در آن مشکل دارید بر عهده بگیرید، دیگران باید نقش خود را رها کرده و مراقب شما باشند. این یکی از اَشکال کار شکنی است. به این دلیل که دیگران وقت و انرژی خود را صرف کمک به شما می کنند و احتمال برد (موفقیت) خودِ آنها کمتر می شود.

اگر متوجه شده اید که تاکنون برای نباختن بازی می کرده اید، اکنون زمان تغییر رفتار است.

از انتقاد استقبال کنید

احتمالا تصمیم شما برای بازی نکردن به منظور برد، ناخودآگاه بوده است. شما انتقاداتی را دریافت کرده اید که شما را مقصر در ناتوانی خود و کسی که هستید توصیف کرده است.

یک پله ی مهم در تغییر این الگو درک ماهیت انتقاد می باشد: اطلاعاتی که به شما می گوید آیا در مسیر درست گام بر می دارید و یا از مسیر خارج شده اید.

وقتی با انتقاد منفی مواجه می شوید- مانند عدم نتیجه گیری، پول کم یا بی پولی، نکوهش، ارزیابی ضعیف، تضاد درونی و ناخشنودی- این امر نشانه ای مبنی بر دور شدن شما از هدف مورد نظر است. کاری که انجام می دهید را ارزیابی کنید و مسیر خود را اصلاح نمایید.

زمانی که انتقاد مثبت دریافت می کنید، مانند تشویق، رضایت، پول و نتیجه، متوجه می شوید که به مسیر درست بازگشته اید.

تمرکز خود را تقویت نمایید

کار دیگری که می توانید انجام دهید، به خصوص زمانی که به کامل نکردن کاری که آغاز کرده اید عادت کرده باشید، آموزش تقویت تمرکز به خودتان است.

خودتان را تمرین دهید تا تمام توجه خود را بر روی آنچه که در سه ماه آینده می خواهید به انجام برسانید متمرکز نمایید. باید در بخش های مختلف زندگی خود اهدافی را انتخاب کنید که در این بازه زمانی قابل دستیابی هستند.

سپس، هر هفته، سه مورد از مهم ترین چیزهایی را که باید در این هفت روز به تحقق برسد تا شما را به اهدافتان نزدیک تر نماید، شناسایی کنید. بررسی هفتگی با پشتیبان شخصی، به شما در حفظ مسئولیتتان برای رسیدن به این اهداف کمک می نماید.

خوردَش کنید

آخرین توصیه اینکه، زمانی که شروع به ایجاد یک عادت جدید در جهت اتمام هرآنچه که شروع می کنید می نمایید، ممکن است دفعه ی بعدی که به لیست اهداف خود نگاه می کنید، احساس سردرگمی و انحراف نمایید. بهترین راه حل، تکه کردن اهداف به مراحل کوچک و گامهایی با مدیریت بهتر می باشد.

با افرادی گفتگو کنید که آنچه می خواهید انجام دهید، قبلا به انجام رسانده اند و از آنها بخواهید که تمام مراحلی را که پشت سر گذاشته اند با شما به اشتراک بگذارند. حتی بهتر است بتوانید کتابچه ی راهنما و یا کتابی که شما را در طی فرآیند راهنمایی کند، بیابید. روش بعدی این است که خود را در آینده و زمانی که به هدف خود رسیده اید تصور کنید. از انتها شروع کنید و به عقب نگاه کنید. کشف کنید چه باید بکنید تا به جایی که هستید برسید.

تمامی این مراحل را در یک فهرست یا نقشه ی ذهنی ثبت کنید. سپس تمام مواردی که باید انجام دهید را به فعالیت روزانه تبدیل نموده و وارد تقویم خود کنید. با اولین مورد در لیست خود آغاز نمایید، و زمانی که آن مرحله به اتمام رسید، آن را خط بزنید و به سراغ مورد بعدی بروید. پیش از این که متوجه شوید، پروژه ها را کامل خواهید کرد و به خوبی در مسیر بازی کردن به قصد بُرد، قرار خواهید گرفت.

بازی کردن برای نباختن، ممکن است شما را از رنج ناشی از انتقادات منفی محافظت نماید. ولی بهای آن بسیار گزاف است. هر بار که از تعهدی که نسبت به خود و دیگران دارید شانه خالی کنید، اعتماد به نفس خود را پایمال کرده اید. از مراحل تنظیم شده در این بلاگ استفاده نمایید تا متوجه شوید چرا به صرفاً نباختن، قانع شده اید و اصلاحات لازم را در جهت به پایان رساندن کاری که آغاز نموده اید انجام دهید.