وقتی یه کسب و کار کوچیک داری خیلی سخته چرخه پول نقد و اولویت بندی رو بفهمی. راضی نگه داشتن مشتری در روزهای اول یک کسب و کار واقعا مهمه علاوه بر اون  چیزهای دیگه ای مثل بودجه، بازاریابی و استخدام وجود داره.

اما یه چیز وجود داره که از بقیه موارد فراتر رفته. اونم پول نقده.

تنها راهی که بفهمی عاشق کارتی اینه که از بقیه یه سوال خیلی ساده رو بپرسی: نقطه قوت من چیه؟

دربارش فکر کن: خیلیا از کارشون متنفرن چونکه براساس علایقشون پیداش نکردن. اونا تو بعضی چیزا خیلی خوب عمل میکنن اما هنوز نفهمیدن اونکاری که باید تا اخر عمرشون انجام بدن چی هست.

حرف من اینه: چیزایی که دوسشون نداری رو دیگه انجام نده. نقاط قوتتون رو شناسایی کنید و بعد از اون به علایقتون می رسید.

چهار مرحله دارم که میتونه تو پیدا کردن نقاط قوتتون و کاری که متناسب با شخصیتتون باشه کمکتون کنه.

چندین بار اینو گفتم که کارآفرینی کار مشکلیه و برای هر کسی مناسب نیست. اگر بخواهیم کسی و در نظر بگیریم که شما قراره بشین، پس باید سریع تر قدم بعدی رو شروع کسب و کار بردارین. من می خوام توصیه هایی که به کارآفرینای تازه کار می دم رو اینجا ذکر کنم

پس تا آخر این بلاگ با من همراه باش بعد از اون وارد مرحله دوم بهتون میگم که

باعث موفقیت تو کارتونه .

۴۴ سالگی

خیلی از کارآفرینای معروف کارشون تو این  آغاز کردن و حالا من باید از شما بشنوم که میگویید وقت ندارید و همه چی تمام شده و تمام زمان خودتون رو از دست دادید. تمام این حرفا مسخرس . چون شما فقط ۲۸ سال دارین و احساس میکنین که شغلی ایمن بدست آوردید و دست از رویاهای خودتون برداشتید. من واقعا دیوونه میشم وقتی عدم درک مردم را میبینم. ببینید که همین الان برای من چه وضعی پیش اومده. من 15سال پیش کارم با فروش چیزهای کوچیک شروع کردم ،این زندگی من بود.  

من از اینکه افراد درک نمیکنند که هنوز وقت دارند، متعجب میشم.

عصبی میشم وقتی که میبینم مردم متوجه نمیشن که زندگی طولانیه، یه بازی طولانی. این یه شکایت برای دو گروه افراد هست که همه چیز را همین الان میخوان.یکی میگه من ۵۴ سالم هست و همه چیز تمام شده.

نه اینطور نیست چون شما ۳۰ سال دیگه از عمرتون باقی مونده. شما میتونید.

شما چند سالتونه؟

هر روز چندین پیام از اونای که میخوان بیخیال کارشون بشن دریافت میکنم.

همیشه ازم میخوان قانعشون کنم تا بتونن راهشونو ادامه بدن. اغلب اوقات فقط 8 یا 9 ماهه که کارشونو شروع کردن. یا ممکنه بخوان تایید کنم هدفشون برای خاتمه دادن به کارشون درسته.

این چیزی نیست که میخوام دربارش صحبت کنم. پس بلاگ با دقت بخونین

زندگیشون رو پشت سر گذاشتن و فهمیدن که راهشون اشتباه بوده و الان میخوان راه جدیدی رو انتخاب کنن.

ممکنه شمایی که داری این متن و میخونی بین 40 یا 50 باشی. ممکنه یه هدف تو زندگیتون دارین و فکر میکنید خیلی دیر شده که بخواید به حقیقت برسونیدش و شانس هاتون رو از دست دادید.

میخوام بهتون بگم که هنوز خیلی فرصت دارید. تسلیم نشید.

اگه در خودت میبینی، اگه خیلی مصممی و انگیزه داری براش پس بدون هنوز میتونی.

میخوام با این بلاگم بهتون قدرت و جسارت بدم برای ادامه راه و عملی کردنش. ممکنه الان وقتش نباشه که یه روال روتین برای زندگیتون رو شروع کنید. الان باید روی هدفاتون بیشتر تمرکز کنید و بیشتر دربارشون فکر کنید. هیچ فرصتی رو از دست ندید.

طی چند هفته گذشته که به یک تور برای کتاب رفته بودم، چیزی رو مشاهده کردم: سوالات زیادی درباره این بود مردم چه قضاوتی می کنن درباره این که بچه ها این روزا چی دوست دارن و چی نگاه می کنن. اما نکته این جا بود، شما نمی تونین مث اونا محتوای با کیفیت رو تشخیص بدین.
مثلا، هر کسی از یه مدل معروف خوشش نمیاد، یا هر کسی که این روزا زیاد دیده می شه، که اسماشونو چند صدبار تو روزنامه هر ماه می بینیم. اما واقعیت اینه که این تقصیر اونا نیست که بی وقفه درباره شون صحبت می کنن. این تقصیر فروشنده هاست که این چیزارو به شما می فروشن. این بازاره.

ایده های فوق العاده همیشه اتفاق میافتن. من ایده های خوبی دارم. بله درسته اونی که دارید بلاگشو میخونید ایده های جالبی داره. کسی که تو اتوبوس کنارتون نشسته ایده های خوبی داره. زمانیکه توام ایده داشتی مرحله بعدی اینه که انجامش بدی. فقط باید عملیش کنی.بلاگم خیلی کوتاه ولی بلاگ موثری هست پس وقت بذار و بخون ،بعد تو انتهای بلاگ مرحله بعد میگم که به کمک این 2 مرحله کسب و کار آنلاین خودتون راه بندازین

چرا که امروزه کسب و کار سنتی رو به نابودی و همه کسب و کار های موفق به صورت آنلاینه! و شما میتونین با یه ایده که مدت هاس توی ذهنتونه و در عین حال سادس زندگیتونو متحول کنین.

فروش یکی از اصلی ترین قسمت های بیزنس به حساب می یاد. فرقی نمیکنه چقد محصولت خوب باشه اگه بتونی بفروشیش انجامش دادی. آره همینه! در پایان روز باید هر طوری شده پول در بیاری، درست نمیگم؟

تعجب آور نیست که بخوای یاد بگیری چطور فروشنده بهتری بشی یا فروش رو انجام بدی. این چیزیه که خیلی درموردش فکر میکنم. راه های زیادی وجود داره که بتونی فروشتو بهتر کنی، درایت بخرج بدی، کتاب و مطلب بخونی ، چیزهای جدید رو تجربه کنی تا به فروش نزدیک بشی.

اما از نظر من اولین مرحله برای فروشنده بهتر بودن اینه که به مرحله قبل از فروش برگردی.

پس تا انتهای بلاگ بخون،بدون شک به تمامی چیزایی که میگم احتیاج داری...

من تو یه مغازه بزرگ شدم که روزی 100 تا 1000 نفر میومدن تا خرید کنن. خرید بعد از خرید، و این جمله رو می شنیدم، همیشه حق با مشتریه. همینطور اینو تو اخبار و تلویزیون می شنیدم. جالبه که شعار پدرم هم همین بود که هیچ وقت رو من تاثیر نزاشت. اما آروم آروم متوجه شدم که معنیش چیه و حالا بهش اعتقاد دارم. این درواقع چیزی بود که باعث رشد کسب و کار خوانوادگیمون شد.

حتی وقتی من یک مشتری نامعقول عجیب دارم، چیزی هست که درون من، همیشه بهم یادآوری میکنه که همیشه حق با مشتریه. این نگرشیه که من بهش عمل کردم و یک باوریه که در دنیای فروشندگی، مشترکه و همه بهش اعتقاد دارن.